در نظامهای مالیاتی، یکی از چالشهای اصلی اداره مالیات، دریافت اطلاعات صحیح، کامل و به موقع از مودیان مالیاتی است.
مودیان که شامل اشخاص حقیقی یا حقوقی میشوند، موظفاند اظهارنامههای مالیاتی خود را به صورت دقیق و در زمان مقرر ارائه کنند.
اما گاهی اوقات این همکاری صورت نمیگیرد؛ یا اظهارنامه ارائه نمیشود، یا اطلاعات ناقص یا نادرست است.
در این شرایط، نظام مالیاتی مکانیسمی به نام «علیالراس شدن» را به کار میگیرد.
مفهوم علیالراس شدن به معنای تخمین یا تعیین مالیات توسط خود اداره مالیات بر اساس مدارک و اطلاعات موجود است، بدون تکیه صرف بر اطلاعات ارائه شده توسط مودی.
کلمه «علیالراس» در زبان عربی به معنای «بر اساس خود» یا «مستقیم از رأس» است.
در حوزه مالیات، علیالراس شدن به وضعیتی اطلاق میشود که اداره مالیات، به دلیل عدم ارائه یا نقص در اظهارنامه مالیاتی توسط مودی، خود اقدام به برآورد میزان مالیات بدهکار میکند.
به عبارت دیگر، وقتی مودی اطلاعات مالی مورد نیاز را به اداره مالیات ارائه ندهد یا اطلاعات ارائه شده قابل اعتماد نباشد، سازمان مالیاتی به جای اتکا به اطلاعات مودی، مالیات را با استفاده از منابع، آمار و مدارک دیگر تعیین میکند.
درخواست ارائه اظهارنامه و مدارک: ابتدا اداره مالیات از مودی درخواست میکند اظهارنامه و مدارک مالی را ارائه دهد.
عدم پاسخگویی یا ارائه ناقص: اگر مودی همکاری نکند یا اطلاعات ناقص و نادرست ارائه کند، اداره مالیات اقدام به برآورد مالیات میکند.
تعیین مالیات علیالراس: اداره مالیات با استفاده از دادههای مالی موجود، اطلاعات بانکی، گزارشهای مالی، میانگین درآمد مشابهان، فعالیتهای اقتصادی و سایر منابع، مالیات را تخمین میزند.
ابلاغ مالیات به مودی: میزان مالیات تعیین شده به مودی ابلاغ میشود.
امکان اعتراض: مودی حق دارد در مهلت قانونی به مالیات تعیین شده اعتراض کند و مدارک و دلایل خود را برای اصلاح مالیات ارائه دهد.
عدم ارائه اظهارنامه مالیاتی: ندادن اظهارنامه در موعد مقرر.
اظهارنامه ناقص یا نادرست: ارائه اطلاعات ناقص، مغایر یا غیرقابل قبول.
عدم همکاری با ممیز مالیاتی: عدم پاسخ به استعلامات، عدم ارائه مدارک و مستندات لازم.
کتمان درآمد یا سود: پنهانکردن بخشهایی از درآمد یا سود به منظور کاهش مالیات.
عدم ثبت فعالیتهای اقتصادی: انجام فعالیتهای اقتصادی بدون ثبت یا اعلام رسمی.
اداره مالیات برای تعیین مالیات علیالراس از روشها و منابع مختلفی استفاده میکند که بسته به شرایط کشور و قوانین مالیاتی متغیر است. برخی از روشهای متداول عبارتند از:
استفاده از دادههای بانکی و تراکنشها: بررسی گردش حسابهای بانکی مودی.
آمار و اطلاعات بازار: مقایسه با درآمد و سود مشابه کسبوکارهای مشابه در همان صنعت یا منطقه.
اطلاعات مربوط به اموال و داراییها: ارزیابی داراییهای ثابت، ماشینآلات، املاک و سرمایه مودی.
مشاهدات و گزارشهای میدانی: گاهی ممیزان مالیاتی به صورت مستقیم به محل کسب مراجعه میکنند و برآورد میکنند.
گزارشهای مالی و اسناد مرتبط: اسناد مربوط به خرید، فروش، قراردادها و اسناد مالیاتی قبلی.
الزام مودی به پرداخت مالیات: پس از تعیین مالیات به صورت علیالراس، مودی موظف به پرداخت آن است.
جریمه و خسارت دیرکرد: علیالراس شدن معمولاً به دلیل عدم همکاری مودی است و اغلب همراه با جریمه مالیاتی و سود دیرکرد است.
امکان اعتراض و تجدیدنظر: مودی میتواند در مدت مشخصی به این برآورد اعتراض کند و دلایل و مدارک خود را ارائه نماید. در صورت پذیرش اعتراض، مالیات اصلاح میشود.
تأثیر بر اعتبار مالیاتی: علیالراس شدن ممکن است اعتبار مالیاتی مودی را کاهش دهد و در مراجعات بعدی ممیزیهای دقیقتری برای او صورت گیرد.
احتمال رسیدگیهای بیشتر: علیالراس شدن میتواند آغازگر رسیدگیهای مالیاتی گستردهتر باشد.
تضمین عدالت مالیاتی: از طریق این مکانیسم، امکان فرار مالیاتی کاهش مییابد و همه مودیان ملزم به ارائه اطلاعات دقیق میشوند.
افزایش شفافیت: علیالراس شدن مودیان را مجبور میکند که اظهارنامههای مالیاتی خود را دقیق و واقعی ارائه دهند.
کاهش تخلفات مالیاتی: این روش باعث کاهش تخلفات و افزایش همکاری مودیان با اداره مالیات میشود.
تأمین منابع مالی دولت: برآورد مالیات توسط سازمان مالیاتی تضمین میکند که منابع مالی دولت تأمین شود.
فرض کنید یک شرکت در مهلت مقرر اظهارنامه مالیاتی خود را ارائه نمیدهد.
اداره مالیات با توجه به سوابق مالیاتی قبلی، گردش حسابهای بانکی و فعالیتهای اقتصادی مشابه، مالیات این شرکت را برآورد و اعلام میکند.
این مالیات برآوردی به شرکت ابلاغ شده و اگر شرکت اعتراض نکند، موظف به پرداخت آن است.
در غیر این صورت، میتواند با ارائه مستندات مالی جدید، درخواست اصلاح مالیات کند.
«علیالراس شدن» در نظام مالیاتی یکی از ابزارهای مهم برای مقابله با فرار و تخلفات مالیاتی است.
این فرآیند تضمین میکند که حتی در صورت عدم همکاری مودی، مالیات بر اساس بهترین برآورد ممکن تعیین شود و منابع مالی دولت حفظ گردد.
آگاهی از این مفهوم برای مودیان مالیاتی اهمیت زیادی دارد تا در مسیر درست همکاری با سازمان مالیات حرکت کنند و از جریمهها و مشکلات احتمالی جلوگیری نمایند.