استاندارد حسابداری بخش عمومی 20
افشای منافع در واحدهای دیگر
هدف
1. هدف استاندارد حسابداری بخش عمومی 20 افشای منافع در واحدهای دیگر الزام واحد گزارشگر به افشای اطلاعاتی است که استفادهکنندگان صورتهای مالی را قادر به ارزیابی موارد زیر سازد:
الف. ماهیت منافع آن در واحدهای دیگر و ریسکهای مرتبط با آن منافع؛ و
ب. آثار آن منافع بر وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی؛
واحد گزارشگر.
دامنه کاربرد
2. استاندارد حسابداری بخش عمومی 20 افشای منافع در واحدهای دیگر باید توسط واحد گزارشگری که در هریک از موارد زیر منافع دارد، بکار گرفته شود:
الف. واحدهای تحت کنترل؛
ب. مشارکتها ؛
پ. واحدهای وابسته؛ و
ت. واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده.
3. این استاندارد در موارد زیر کاربرد ندارد:
الف. طرحهای مزایای بازنشستگی کارکنان که استاندارد حسابداری بخش عمومی 12 با عنوان مزایای بازنشستگی کارکنان در مورد آنها کاربرد دارد.
ب. صورتهای مالی جداگانه واحد گزارشگر که استاندارد حسابداری بخش عمومی 18 با عنوان صورتهای مالی جداگانه در مورد آنها کاربرد دارد. با وجود این، اگر واحد گزارشگر در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده منافعی داشته باشد و صورتهای مالی جداگانه را به عنوان تنها صورتهای مالی خود تهیه کند، باید الزامات بندهای 26 تا 33 را در تهیه صورتهای مالی جداگانه بکار گیرد.
پ. منافع یک واحد گزارشگر که در مشارکت سهیم است اما بر آن کنترل مشترک ندارد؛ مگر اینکه آن منافع منجر به نفوذ قابل ملاحظه در مشارکت شود یا منافعی در واحد ساختاریافته باشد.
تعاریف
4. اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
درآمد حاصل از واحد ساختاریافته: حق الزحمه های مکرر و غیر مکرر، درآمد مالی، سودهای تقسیمی یا توزیعهای مشابه، سود یا زیان ناشی از تجدید اندازهگیری یا قطع شناخت منافع در واحدهای ساختاریافته و سود یا زیان ناشی از انتقال داراییها و بدهیها به واحدهای ساختاریافته است، اما محدود به این موارد نیست.
شخصیت جداگانه: هر ساختار مالی که بهطور جداگانه قابل تشخیص است، شامل اشخاص حقوقی مجزا یا اشخاصی که صرفنظر از دارا بودن یا نبودن شخصیت حقوقی، مورد پذیرش قانون هستند.
منافع در واحد دیگر: برای مقاصد این استاندارد، منافع در واحد دیگر، به رابطه از طریق توافقهای الزامآور یا طرق دیگر اشاره دارد که واحد گزارشگر را در معرض منافع متغیر ناشی از عملکرد واحد دیگر قرار میدهد. منافع در واحد دیگر، میتواند شامل در اختیار داشتن ابزارهای مالکانه یا بدهی و نیز اشکال دیگر رابطه مانند تأمین منابع مالی، تأمین نقدینگی، بهبود اعتبار و تضمینها باشد، اما محدود به این موارد نیست.
منافع در واحد دیگر، شامل ابزاری است که واحد گزارشگر از طریق آن بر واحد دیگر، کنترل یا کنترل مشترک یا نفوذ قابل ملاحظه دارد. واحد گزارشگر لزوماً به صرف داشتن رابطه معمول تأمینکننده منابع مالی-دریافت کننده منابع مالی یا مشتری تأمینکننده کالا و خدمات، منافعی در واحد دیگر ندارد.
در بند ر7 اطلاعات بیشتری درباره منافع در واحدهای دیگر ارائه شده است.
در بندهای ر57 و ر 58 استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 با عنوان صورتهای مالی تلفیقی، منافع متغیر توضیح داده شده است.
واحد ساختار یافته:
الف. چنانچه عامل اصلی تعیین کنترلکننده یک واحد، ضوابط مربوط به نحوه اداره یا ضوابط قانونی باشد، واحد ساختاریافته، واحدی است که به گونهای سازماندهی شده است که این ضوابط مربوط به نحوه اداره یا ضوابط قانونی عامل اصلی در تعیین کنترلکننده آن واحد نیست، مانند زمانی که توافقهای الزامآور در تعیین کنترلکننده واحد دیگر دارای اهمیت است و فعالیتهای مربوط از طریق توافقهای الزامآور هدایت میشود؛ یا
ب. چنانچه عامل اصلی تعیین کنترلکننده یک واحد، حق رأی یا حقوق مشابه باشد، واحد ساختاریافته، واحدی است که به گونه¬ای سازماندهی شده است که حق رأی یا حقوق مشابه عامل اصلی در تعیین کنترلکننده آن واحد نیست، مانند زمانی که حق رأی تنها در ارتباط با وظایف اداری است و فعالیتهای مربوط از طریق توافقهای الزام آور هدایت می شود.
در بندهای ر 18 تا ر21 اطلاعات بیشتری در رابطه با واحدهای ساختاریافته ارائه شده است.
اصطلاحات زیر، در استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 با عنوان صورتهای مالی تلفیقی، استاندارد حسابداری بخش عمومی 16 با عنوان سرمایه گذاری در واحدهای وابسته و مشارکت های خاص و استاندارد حسابداری بخش عمومی 18 با عنوان صورتهای مالی جداگانه تعریف شده است و در این استاندارد با معانی مشخصشده در استانداردهای مزبور، بکار گرفته می شود:
واحد وابسته، صورتهای مالی تلفیقی، کنترل، واحد تحت کنترل، واحد کنترلکننده، گروه، روش ارزش ویژه، مشارکت، کنترل مشترک، مشارکت خاص، منافع فاقد حق کنترل، فعالیتهای مربوط، صورتهای مالی جداگانه، نفوذ قابل ملاحظه؛ و توافق الزام آور.
توافق الزام آور
5. وجود توافقهای الزامآور به چندین روش احراز می شود. توافق الزامآور اغلب به صورت کتبی در قالب یک قرارداد یا مذاکرات مستند بین طرفها است. ساز و کارهای قانونی نظیر اختیار اجرایی یا قانون گذاری نیز می تواند مشابه توافقهای قراردادی، به تنهایی یا همراه با قراردادهای بین طرفها، توافقهای الزام آور ایجاد کند.
افشای اطلاعات درباره منافع در واحدهای دیگر
6. برای دستیابی به اهداف مندرج در بند یک، واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. قضاوتها و مفروضات عمدهای که در تعیین موارد زیر بکار گرفته است:
1. ماهیت منافع در واحد دیگر یا مشارکت؛ و
2. نوع مشارکتی که در آن منافع دارد (بندهای 9 و 10)؛ و
ب. اطلاعات مربوط به منافع در موارد زیر:
1. واحدهای تحت کنترل (بندهای 11 تا 20)؛
2. مشارکتها و واحدهای وابسته (بندهای 21 تا 24)؛
3. واحدهای ساختاریافته تلفیق نشده (بندهای 25 تا 32)؛
4. منافع مالکیت غیرقابل اندازه¬گیری (بندهای 33 و 45)؛ و
5. منافع دارای حق کنترل تحصیلشده با قصد واگذاری (بندهای 35 تا 40).
7. چنانچه موارد افشای الزامی در این استاندارد به همراه افشاهای مقرر در سایر استانداردهای حسابداری بخش عمومی، موجب دستیابی به هدف مندرج در بند 1 نشود، واحد گزارشگر باید هرگونه اطلاعات دیگری را که برای دستیابی به این هدف لازم است، افشا کند.
8. واحد گزارشگر باید سطح جزئیات مورد نیاز برای دستیابی به هدف افشا و میزان تأکید بر هریک از الزامات این استاندارد را مورد توجه قرار دهد. واحد گزارشگر باید موارد افشا را به گونه¬ای تجمیع یا تفکیک کند که اطلاعات مفید، به دلیل افشای حجم زیادی از جزئیات بی اهمیت یا تجمیع اقلام با ویژگیهای متفاوت، پنهان نشود (به بندهای ر2 تا ر6 مراجعه شود).
قضاوتها و مفروضات عمده
9. واحد گزارشگر باید روش مورد استفاده برای تعیین موارد زیر را افشا کند:
الف. اینکه بر واحد دیگر، همان طور که در بندهای 13 و 15 استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 تشریح شده است، کنترل دارد یا خیر؛
ب. اینکه کنترل مشترک بر یک مشارکت، یا نفوذ قابل ملاحظه در واحد دیگر دارد یا خیر؛ و
پ. نوع مشارکت هنگامی که مشارکت از طریق شخصیت جداگانه سازماندهی شده باشد.
10. به منظور رعایت الزامات بند 9، واحد گزارشگر باید، برای مثال، عواملی را که برای تعیین موارد زیر در نظر گرفته است، افشا کند:
الف. داشتن کنترل بر یک واحد مشخص یا طبقه مشابهی از واحدها زمانی که منافع در واحد دیگر از طریق در اختیار داشتن ابزارهای مالکانه یا بدهی احراز نشده باشد؛
ب. نداشتن کنترل بر واحد دیگر یا طبقه¬ای از واحدهای دیگر با وجود دارا بودن بیش از نصف حق رأی آن واحد یا واحدهای دیگر؛
پ. داشتن کنترل بر واحد دیگر یا طبقهای از واحدهای دیگر با وجود دارا بودن کمتر از نصف حق رأی آن واحد یا واحدهای دیگر؛
ت. نماینده یا اصیل بودن (به بندهای ر59 تا ر73 استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 مراجعه شود)؛
ث. نداشتن نفوذ قابل ملاحظه با وجود دارا بودن حداقل 20 درصد حق رأی آن واحد دیگر؛ و
ج. نفوذ قابل ملاحظه در واحد دیگر با وجود داشتن کمتر از 20 درصد حق رأی آن واحد دیگر.
منافع در واحدهای تحت کنترل
11. واحد گزارشگر باید اطلاعاتی را افشا کند که برای استفادهکنندگان صورتهای مالی تلفیقی، موارد زیر امکانپذیر شود:
الف. درک:
1. ترکیب گروه؛ و
2. سهم دارندگان منافع فاقد حق کنترل از فعالیتها و جریانهای نقدی گروه (بند 13)؛ و
ب. ارزیابی:
1. ماهیت و میزان محدودیتهای عمده مربوط به توانایی واحد گزارشگر برای دسترسی به داراییهای گروه یا استفاده از آنها و تسویه بدهیهای گروه (بند 14)؛
2. ماهیت ریسکهای مرتبط با منافع واحد گزارشگر در واحدهای ساختاریافته تلفیقشده و تغییر در آن ریسکها (بندهای 15 تا 18)؛
3. آثار تغییر در منافع مالکیت واحد گزارشگر در واحد تحت کنترل که منجر به از دست دادن کنترل نمیشود (بند 19)؛ و
4. آثار از دست دادن کنترل یک واحد تحت کنترل طی دوره گزارشگری (بند 20).
12. زمانی که تاریخ یا دوره صورتهای مالی واحد تحت کنترل که در تهیه صورتهای مالی تلفیقی مورد استفاده قرار میگیرد با تاریخ یا دوره صورتهای مالی تلفیقی تفاوت داشته باشد (به بند 40 استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 مراجعه شود)، واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. تاریخ پایان دوره گزارشگری صورتهای مالی واحد تحت کنترل مزبور؛ و
ب. دلیل استفاده از تاریخ یا دوره متفاوت.
سهم دارندگان منافع فاقد حق کنترل از فعالیتها و جریانهای نقدی گروه
13. واحد گزارشگر باید برای هر یک از واحدهای تحت کنترل خود که منافع فاقد حق کنترل آنها برای واحد گزارشگر بااهمیت است، موارد زیر را افشا کند:
الف. نام واحد تحت کنترل؛
ب. مرکز اصلی، شکل حقوقی و محل فعالیت واحد تحت کنترل؛
پ. نسبت منافع مالکیت دارندگان منافع فاقد حق کنترل؛
ت. نسبت حق رأی دارندگان منافع فاقد حق کنترل، در صورتی که با نسبت منافع مالکیت آنها تفاوت داشته باشد؛
ث. مازاد یا کسری دوره که طی دوره گزارشگری به منافع فاقد حق کنترل واحد تحت کنترل تخصیص یافته است؛
ج. منافع فاقد حق کنترل انباشته واحد تحت کنترل در پایان دوره گزارشگری؛ و
چ. خلاصه اطلاعات مالی درباره واحد تحت کنترل (به بند ر8 مراجعه شود).
ماهیت و میزان محدودیتهای عمده
14. واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. محدودیتهای عمده در توافق الزام آور (برای مثال، محدودیتهای قانونی، قراردادی و نظارتی) در خصوص توانایی واحد گزارشگر برای دسترسی به داراییهای گروه یا استفاده از آنها و تسویه بدهیهای گروه مانند:
1. مواردی که توانایی واحد کنترل کننده یا واحدهای تحت کنترل آن را برای انتقال نقد یا سایر داراییها به دیگر واحدهای گروه یا از دیگر واحدهای گروه محدود میکند.
2. تضمینها یا سایر الزاماتی که میتواند پرداخت سودهای تقسیمی و سایر توزیعهای مالکانه یا اعطا یا بازپرداخت وام را به دیگر واحدهای گروه یا توسط دیگر واحدهای گروه محدود کند.
ب. ماهیت و میزان حق حمایتی دارندگان منافع فاقد حق کنترل در ایجاد محدودیت عمده در توانایی واحد گزارشگر برای دسترسی به داراییهای گروه یا استفاده از آنها و تسویه بدهیهای گروه، (مانند زمانی که واحد کنترلکننده متعهد به تسویه بدهیهای واحد تحت کنترل قبل از تسویه بدهیهای خود میباشد، یا زمانی که برای دسترسی به داراییها یا تسویه بدهیهای واحد تحت کنترل، تصویب توسط دارندگان منافع فاقد حق کنترل الزامی است).
پ. مبالغ دفتری داراییها و بدهیهای انعکاسیافته در صورتهای مالی تلفیقی، که این محدودیتها در مورد آنها اعمال میشود.
ماهیت ریسکهای مرتبط با منافع واحد گزارشگر در واحدهای ساختاریافته تلفیقشده
15. واحد گزارشگر باید شرایط هر یک از توافقهای الزام آوری را که میتواند واحد کنترل کننده یا واحدهای تحت کنترل آن را ملزم به حمایت مالی از یک واحد ساختاریافته تلفیقشده نماید، شامل رویدادها یا شرایطی که میتواند واحد گزارشگر را در معرض زیان قرار دهد ، افشا کند. برای نمونه، توافقهای نقدشوندگی یا تعیین رتبه اعتباری که با تعهد خرید داراییهای واحد ساختاریافته یا حمایت مالی از آن ارتباط دارد.
16. چنانچه طی دوره گزارشگری، واحد کنترل کننده یا هر یک از واحدهای تحت کنترل آن، بدون داشتن تعهد طبق توافق الزام آور، اقدام به حمایت مالی یا سایر حمایتها از واحد ساختاریافته تلفیقشده کرده باشند (مانند خرید داراییهای واحد ساختاریافته یا ابزارهای مالی منتشرشده توسط آن)، واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. نوع و میزان حمایت، شامل وضعیتهایی که در آن واحد کنترل کننده یا واحدهای تحت کنترل آن، به واحد ساختاریافته در جذب حمایت مالی کمک میکنند؛ و
ب.دلایل حمایت.
17. چنانچه طی دوره گزارشگری، واحد کنترل کننده یا هر یک از واحدهای تحت کنترل آن، بدون داشتن تعهد طبق توافق الزامآور، اقدام به حمایت مالی یا سایر حمایتها از واحد ساختاریافته تلفیقنشده پیشین کرده باشند و این حمایت منجر به کنترل واحد ساختاریافته توسط واحد گزارشگر شود، واحد گزارشگر باید توضیحی درباره عوامل مربوط به اتخاذ چنین اقدامی را افشا کند.
18. واحد گزارشگر باید قصد فعلی خود برای حمایت مالی یا سایر حمایتها از واحد ساختاریافته تلفیقشده، از جمله قصد کمکرسانی به واحد ساختاریافته در جذب حمایت مالی، را افشا کند.
آثار تغییرات در منافع مالکیت واحد کنترلکننده در واحد تحت کنترل، که منجر به از دست دادن کنترل نمیشود
19. واحد گزارشگر باید جدولی ارائه دهد که آثار تغییر در منافع مالکیت در واحد تحت کنترل که منجر به از دست دادن کنترل نمیشود را بر ارزش خالص قابل انتساب به مالکان واحد کنترلکننده نشان دهد.
آثار از دست دادن کنترل واحد تحت کنترل طی دوره گزارشگری
20. واحد گزارشگر باید سود یا زیان محاسبهشده طبق بند 45 استاندارد حسابداری بخش عمومی 15 و موارد زیر را ، در صورت وجود، افشا کند:
الف. بخشی از سود یا زیان که قابل انتساب به اندازهگیری سرمایهگذاری باقیمانده در واحد تحت کنترل پیشین به ارزش منصفانه در تاریخ از دست دادن کنترل است؛ و
ب. قلم (اقلام) اصلی صورت تغییرات در وضعیت مالی که سود یا زیان مزبور (در صورتی که جداگانه ارائه نشده باشد)، در آن شناسایی میشود.
منافع در مشارکتها و واحدهای وابسته
21. واحد گزارشگر باید اطلاعاتی را افشا کند که برای استفادهکنندگان صورتهای مالی، ارزیابی موارد زیر امکانپذیر شود:
الف. ماهیت، میزان و آثار مالی منافع واحد گزارشگر در مشارکتها و واحدهای وابسته، شامل ماهیت و آثار رابطه با دیگر سرمایهگذاران دارای کنترل مشترک بر مشارکتها یا دارای نفوذ قابل ملاحظه در واحدهای وابسته (بندهای 22 و 23 )؛ و
ب. ماهیت ریسکهای مرتبط با منافع واحد گزارشگر در مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته و تغییرات در آن ریسکها (بند 24).
ماهیت، میزان و آثار مالی منافع واحد گزارشگر در مشارکتها و واحدهای وابسته
22. واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. برای هر مشارکت و واحد وابستهای که برای واحد گزارشگر بااهمیت است:
1. نام مشارکت یا واحد وابسته؛
2. ماهیت رابطه واحد گزارشگر با مشارکت یا واحد وابسته (برای مثال، از طریق تشریح ماهیت فعالیتهای مشارکت یا واحد وابسته و اینکه آن فعالیتها راهبردی هستند یا خیر)؛
3. مرکز اصلی ، شکل حقوقی و محل فعالیت مشارکت یا واحد وابسته؛ و
4. نسبت منافع مالکیت یا سهم مشارکت واحد گزارشگر و در صورت تفاوت، درصد حق رأی (اگر عملی باشد).
ب. برای هر مشارکت خاص و واحد وابستهای که برای واحد گزارشگر بااهمیت است:
1. خلاصه اطلاعات مالی درباره مشارکت خاص یا واحد وابسته، طبق بندهای ر12 و ر13.
2. افشای ارزش منصفانه سرمایهگذاری واحد گزارشگر در مشارکت خاص یا واحد وابسته، مشروط بر اینکه برای سرمایهگذاری قیمت اعلامشده در بازار وجود داشته باشد.
پ. اطلاعات مالی طبق بند ر14 درباره سرمایهگذاریهای واحد گزارشگر در مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته که به تنهایی بااهمیت نیستند:
1. برای تمام مشارکتهای خاصی که به تنهایی بیاهمیت هستند، به صورت مجموع؛ و
2. برای تمام واحدهای وابستهای که به تنهایی بیاهمیت هستند، به صورت مجموع. این اطلاعات تجمیعی جدا از اطلاعات تجمیعی مربوط به مشارکتهای خاص افشا می شود.
23. واحد گزارشگر باید موارد زیر را نیز افشا کند:
الف. ماهیت و میزان محدودیتهای عمده (برای مثال، محدودیتهای ناشی از توافقهای استقراض، الزامات نظارتی یا توافقهای الزام آور بین سرمایهگذاران دارای کنترل مشترک بر مشارکت خاص یا دارای نفوذ قابل ملاحظه بر واحد وابسته) درباره توانایی مشارکتهای خاص یا واحدهای وابسته برای انتقال وجوه به واحد گزارشگر بابت تقسیم سود نقدی سهام یا توزیعهای مشابه، یا بازپرداخت تسهیلات اعطایی توسط واحد گزارشگر.
ب. هنگامی که تاریخ یا دوره صورتهای مالی یک مشارکت خاص یا واحد وابسته با تاریخ یا دوره واحد گزارشگر تفاوت داشته باشد:
1. تاریخ پایان دوره گزارشگری صورتهای مالی آن مشارکت خاص یا واحد وابسته؛ و
2. دلیل استفاده از تاریخ یا دوره متفاوت.
پ. سهم شناسایینشده از زیانهای مشارکت خاص یا واحد وابسته، هم برای دوره گزارشگری و هم به صورت انباشته، در صورتی که واحد گزارشگر هنگام بکارگیری روش ارزش ویژه، شناسایی سهم خود از زیانهای مشارکت خاص یا واحد وابسته را متوقف کرده باشد.
ریسکهای مرتبط با منافع واحد گزارشگر در مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته
24. واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. تعهدات مرتبط با مشارکتهای خاص جدا از مبلغ تعهدات مشخصشده در بندهای ر15 تا ر17؛ و
ب. طبق استاندارد حسابداری بخش عمومی 8 با عنوان ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی، به جز زمانی که احتمال زیان بعید باشد، بدهیهای احتمالی مرتبط با منافع واحد گزارشگر در مشارکتهای خاص یا واحدهای وابسته (شامل سهم واحد گزارشگر از بدهیهای احتمالی که بهطور مشترک با دیگر سرمایهگذاران دارای کنترل مشترک بر مشارکت خاص یا دارای نفوذ قابل ملاحظه بر واحدهای وابسته تحمل میکند)، جدا از مبلغ بدهیهای احتمالی دیگر.
منافع در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده
25. واحد گزارشگر باید اطلاعاتی را افشا کند که برای استفادهکنندگان صورتهای مالی، موارد زیر امکانپذیر شود:
الف. درک ماهیت و میزان منافع واحد گزارشگر در واحد ساختاریافته تلفیقنشده (بندهای 27 تا 29)؛ و
ب. ارزیابی ماهیت ریسکهای مرتبط با منافع واحد گزارشگر در واحدهای ساختاریافته
تلفیقنشده و تغییر در آن ریسکها (بندهای 30 تا 32).
26. اطلاعات الزامی بند 25ب، شامل اطلاعاتی درباره قرارگرفتن واحد گزارشگر در معرض ریسک ارتباط آن با واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده در دورههای گذشته است (مانند حمایت از واحد ساختاریافته)، حتی اگر واحد گزارشگر در تاریخ گزارشگری، دیگر هیچ ارتباطی طبق توافق الزامآور با واحد ساختاریافته نداشته باشد.
ماهیت منافع
27. یک واحد گزارشگر باید اطلاعات کیفی و کمّی درباره منافع خود در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده، ازجمله ماهیت، هدف، اندازه و فعالیتهای واحد ساختاریافته و نحوه تأمین مالی آن واحد ساختاریافته را افشا کند؛ هر چند افشا محدود به این موارد نیست.
28. اگر واحد گزارشگر، از واحد ساختاریافته تلفیقنشدهای حمایت کرده باشد که اطلاعات الزامی طبق بند 30 را در مورد آن ارائه نمیکند (برای مثال، به دلیل اینکه در تاریخ گزارشگری، منافعی در آن واحد ندارد)، واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. نحوه تعیین واحدهای ساختاریافته مورد حمایت واحد گزارشگر؛
ب . درآمد حاصل از آن واحدهای ساختاریافته طی دوره گزارشگری، شامل شرحی از انواع درآمدهای ارائه شده؛ و
پ . مبلغ دفتری (در زمان انتقال) تمام داراییهای منتقلشده به آن واحدهای ساختاریافته طی دوره گزارشگری.
29. واحد گزارشگر باید اطلاعات مندرج در بند 28ب و پ را در قالب جدول ارائه کند، مگر اینکه شکل دیگر ارائه مناسبتر باشد، و فعالیتهای حمایتی خود را در طبقات مربوط تقسیمبندی نماید (به بندهای ر2 تا ر6 مراجعه شود).
ماهیت ریسکها
30. واحد گزارشگر باید خلاصهای از موارد زیر را در قالب جدول افشا کند، مگر اینکه شکل دیگر ارائه، مناسبتر باشد:
الف. مبلغ دفتری داراییها و بدهیهای شناساییشده در صورتهای مالی، که با منافع واحد گزارشگر در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده مرتبط است.
ب. اقلام اصلی مندرج در صورت وضعیت مالی، که داراییها و بدهیهای مزبور در آنها شناسایی میشود.
پ. مبلغی که نشاندهنده حداکثر قرار گرفتن واحد گزارشگر در معرض زیان ناشی از منافع در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده را ارائه میدهد و نحوه تعیین حداکثر قرارگرفتن در معرض زیان. چنانچه واحد گزارشگر نتواند حداکثر قرار گرفتن خود در معرض زیان ناشی از منافع در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده را به صورت کمّی بیان کند، این موضوع و دلایل آن را باید افشا نماید.
ت. مقایسه مبالغ دفتری داراییها و بدهیهای واحد گزارشگر که با منافع آن در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده مرتبط است و حداکثر قرار گرفتن واحد گزارشگر در معرض زیان ناشی از آن واحدها.
31. چنانچه طی دوره گزارشگری، واحد گزارشگر بدون داشتن تعهد طبق توافق الزامآور، اقدام به حمایت مالی یا سایر حمایتها از واحد ساختاریافته تلفیقنشدهای کرده باشد که در حال حاضر در آن منافعی دارد یا در گذشته در آن منافعی داشته است (برای مثال، خرید داراییهای واحد ساختاریافته یا ابزارهای منتشرشده توسط آن)، واحد گزارشگر باید موارد زیر را افشا کند:
الف. نوع و میزان حمایت، شامل وضعیتهایی که در آن، واحد گزارشگر به واحد ساختاریافته تلفیقنشده برای جذب حمایت مالی کمک میکند؛ و
ب. دلایل حمایت.
32. واحد گزارشگر باید قصد فعلی خود برای حمایت مالی یا سایر حمایتها از واحد ساختاریافته تلفیقنشده، از جمله قصد کمک به واحد ساختاریافته در جذب حمایت مالی ، را افشا کند. چنین قصدی شامل قصد واحد گزارشگر برای حمایت ناشی از تعهدات طبق توافق الزامآور و همچنین قصد واحد گزارشگر برای حمایتی است که تعهدی طبق توافق الزام¬آور برای آن وجود ندارد.
منافع مالکیت غیرقابل اندازه گیری
33. واحد گزارشگر باید اطلاعاتی را افشا کند که برای استفادهکنند گان صورتهای مالی، درک ماهیت و حدود منافع مالکیت غیرقابل اندازه گیری در واحدهای دیگر امکان پذیر شود.
34. در مواردی که این اطلاعات طبق این استاندارد تهیه و ارائه نشده است، واحد گزارشگر باید در مورد هریک از منافع مالکیت غیرقابل اندازه گیری بااهمیت، موارد زیر را افشا کند:
الف. نام واحدی که در آن منافع مالکیت دارد؛ و
ب. ماهیت منافع مالکیت در آن واحد.
منافع دارای حق کنترل تحصیل شده با قصد واگذاری
35. در برخی مواقع، یک واحد گزارشگر ممکن است کنترل واحد دیگری را به دست آورد، اما در آینده نزدیک قصد جدی برای واگذاری تمام یا بخشی از آن منافع دارای حق کنترل داشته باشد. در این شرایط، واحد گزارشگر باید اطلاعات مربوط به منافع خود در واحد تحت کنترل را افشا کند.
36. به دلیل مسؤلیتهای گسترده دولت در قبال رفاه اقتصادی شهروندان، دولت ممکن است برای جلوگیری از پیامدهای ناتوانی مالی یک واحد، مانند یک مؤسسه مالی، مداخله کند. چنین مداخلاتی ممکن است منجر به این شود که دولت کنترل واحد دیگری را به دست آورد، اگرچه قصدی برای حفظ کنترل آن واحد ندارد و ممکن است قصد فروش یا به نحو دیگری واگذاری منافع خود در واحد تحت کنترل را داشته باشد.
اگر برای تسهیل واگذاری واحد دیگر، نیاز به تجدید ساختار آن واحد باشد، این تجدید ساختار ممکن است طی یک یا چند سال رخ دهد و دولت ممکن است برخی از دارایی¬ها و بدهی های باقیمانده را در پایان فرآیند واگذاری حفظ کند. تلفیق چنین واحدهای تحت کنترلی برای دورههای گزارشگری که کنترل در آنها وجود دارد، میتواند بر صورتهای مالی تلفیقی تأثیر قابل توجهی داشته باشد. به دست آوردن کنترل در نتیجه مداخلات برای جلوگیری از ناتوانی مالی، به احتمال زیاد در سطح کل دولت واقع میشود، اما میتواند در مورد هر یک از واحدهای بخش عمومی نیز رخ دهد.
37. واحد بخش عمومی ممکن است در راستای اهداف دولت، منافع دارای حق کنترل در واحد دیگر را با قصد واگذاری تمام یا بخشی از آن منافع تحصیل کند. برای نمونه، دولت ممکن است به منظور توزیع مجدد منافع، واحد بخش عمومی را مکلف به کسب منافع معین در سایر واحدها کند.
38. واحد گزارشگر باید در خصوص هر واحد تحت کنترل مربوط به بند 35، اطلاعات زیر را در یادداشتهای توضیحی افشا کند:
الف. نام واحد تحت کنترل و شرح فعالیت های اصلی آن؛
ب. دلایل مربوط به تحصیل منافع دارای حق کنترل و عواملی که در تعیین کنترل موجود در نظر گرفته شده اند؛
پ. آثار تلفیق واحد تحت کنترل بر صورتهای مالی تلفیقی شامل آثار آن بر داراییها، بدهیها، درآمدها، هزینه¬ها و ارزش خالص؛ و
ت. وضعیت فعلی روش واگذاری از جمله روش مورد انتظار برای واگذاری و زمانبندی آن.
39. تا زمانی که واحد گزارشگر منافع دارای حق کنترل را واگذار نکرده است یا دیگر قصد واگذاری آن منافع را ندارد، در هر تاریخ گزارشگری باید موارد افشای الزامی طبق بند 38 را افشا کند. در دوره ای که واحد گزارشگر منافع دارای حق کنترل را واگذار می کند یا دیگر قصد واگذاری آن را ندارد باید موارد زیر را افشا کند:
الف. این موضوع که قصد واگذاری یا تغییر قصد وجود دارد؛ و
ب. آثار واگذاری یا تغییر قصد واگذاری بر صورتهای مالی تلفیقی.
40. در مواردی که سایر افشاهای الزامی طبق این استاندارد یا سایر استانداردهای حسابداری بخش عمومی اطلاعات مربوط به بند 38 یا 39 را ارائه می دهد، عطف متقابل به سایر افشاها ارائه می شود.
تاریخ اجرا
41. الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از اول فروردین 1404 و پس از آن شروع میشود، لازمالاجراست.
پیوست : رهنمود بکارگیری
این پیوست، بخشی از این استاندارد است
ر1. در مثالهای این پیوست، وضعیتهای فرضی توصیف میشود. اگرچه برخی جنبههای مثالهای ذکر شده ممکن است در نمونههای واقعی وجود داشته باشد، اما در زمان بکارگیری این استاندارد، ارزیابی تمام واقعیتها و شرایط یک نمونه واقعی خاص، ضرورت دارد.
تجمیع (بند 8)
ر2. واحد گزارشگر باید، با توجه به شرایط خود، درباره میزان جزئیات ارائهشده برای تأمین نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان، میزان تأکید بر ابعاد مختلف الزامات و چگونگی تجمیع اطلاعات، تصمیمگیری کند. توازن بین صورتهای مالی با جزئیات بیش از حد که ممکن است برای استفادهکنندگان صورتهای مالی کمککننده نباشد و اطلاعات با تجمیع بیش از حد، ضرورت دارد.
ر3. واحد گزارشگر ممکن است افشاهای الزامی طبق این استاندارد در مورد منافع در واحدهای مشابه را تجمیع کند، مشروط بر اینکه تجمیع، با هدف افشا و الزام بند ر4 سازگار باشد و سبب پنهان شدن اطلاعات نشود. واحد گزارشگر باید چگونگی تجمیع منافع خود در واحدهای مشابه را افشا نماید.
ر4. واحد گزارشگر باید اطلاعات مربوط به منافع در موارد زیر را بهطور جداگانه افشا کند:
الف. واحدهای تحت کنترل؛
ب. مشارکتها؛
پ. واحدهای وابسته؛ و
ت. واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده.
ر5. واحد گزارشگر برای تعیین سطح تجمیع اطلاعات، باید به اطلاعات کمّی و کیفی درباره ویژگیهای مختلف ریسک و منافع هر یک از واحدهایی که آنها را برای تجمیع در نظر گرفته است و اهمیت هر یک از این واحدها برای واحد گزارشگر، توجه کند. واحد گزارشگر باید افشا را بهگونهای انجام دهد که ماهیت و میزان منافع در سایر واحدها را برای استفادهکنندگان صورتهای مالی به روشنی تشریح کند.
ر6. نمونههایی از سطوح تجمیع در خصوص موارد مندرج در بند ر4 که میتواند مناسب باشد، به شرح زیر است:
الف. ماهیت فعالیتها (برای مثال، واحد با فعالیت تحقیق و توسعه، یا واحد با فعالیت واسطه تأمین مالی).
ب. نوع صنعت.
پ. موقعیت جغرافیایی (مانند کشور یا منطقه).
منافع در واحدهای دیگر
ر7. منافع در واحد دیگر، به رابطه از طریق توافقهای الزامآور یا طرق دیگر اشاره دارد که واحد گزارشگر را در معرض منافع متغیر ناشی از عملکرد واحد دیگر قرار میدهد. توجه به هدف و سازماندهی واحد دیگر میتواند به واحد گزارشگر هنگام ارزیابی اینکه در آن واحد منافع دارد یا خیر، و در نتیجه، ملزم به ارائه و افشا طبق این استاندارد است یا خیر، کمک کند. در این ارزیابی باید به ریسکهایی که واحد دیگر به گونهای سازماندهی شده که در معرض آنها قرار میگیرد و ریسکهایی که واحد دیگر به گونهای سازماندهی شده که آنها را به واحد گزارشگر و طرفهای دیگر انتقال دهد. دیگر سازماندهی شده است، توجه شود.
خلاصه اطلاعات مالی در مورد واحدهای تحت کنترل، مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته (بندهای 13 و 22)
ر8. واحد گزارشگر باید برای هر واحد تحت کنترل که منافع فاقد حق کنترل آن برای واحد گزارشگر بااهمیت است، موارد زیر را افشا کند:
الف. سود سهام یا توزیعهای مشابه پرداختشده به دارندگان منافع فاقد حق کنترل.
ب . اطلاعات مالی خلاصهشده درباره داراییها، بدهیها، سود یا زیان دوره و جریانهای نقدی واحد تحت کنترل که استفادهکنندگان را قادر به درک سهم دارندگان منافع فاقد حق کنترل از فعالیتها و جریانهای نقدی گروه میکند. این اطلاعات ممکن است مواردی مانند داراییهای جاری، داراییهای غیرجاری، بدهیهای جاری، بدهیهای غیرجاری، درآمد عملیاتی، سود یا زیان دوره را شامل شود، اما محدود به این موارد نیست.
ر9. اطلاعات مالی خلاصهشده الزامی طبق بند ر8ب، باید مبالغ پیش از حذف اقلام درونگروهی باشد.
ر10. واحد گزارشگر باید برای هر مشارکت خاص و واحد وابستهای که برای واحد گزارشگر بااهمیت است، موارد زیر را افشا کند:
الف. سود سهام یا توزیعهای مشابه دریافتشده از مشارکت خاص یا واحد وابسته؛ و
ب. اطلاعات مالی خلاصهشده درباره مشارکت خاص یا واحد وابسته (به بندهای ر12 و ر14 مراجعه شود) که موارد زیر را شامل میشود، اما محدود به این موارد نیست:
1. داراییهای جاری؛
2. داراییهای غیرجاری؛
3. بدهیهای جاری؛
4. بدهیهای غیرجاری؛
5. درآمد عملیاتی؛
6. هزینه مالیات؛
7. سود یا زیان حاصل از واگذاری داراییها یا تسویه بدهیهای مربوط به عملیات متوقفشده قبل از کسر مالیات؛ و
8. سود یا زیان دوره.
ر11. افزون بر اطلاعات مالی خلاصهشده الزامی طبق بند ر10، واحد گزارشگر باید برای هر مشارکت خاصی که برای واحد گزارشگر بااهمیت است، موارد زیر را افشا کند:
الف. نقد و معادلهای نقد مندرج در بند ر10ب1؛
ب. بدهیهای مالی جاری (به غیر از مالیات و انتقالات پرداختنی و پرداختنیهای مربوط به عملیات مبادلهای و ذخایر) مندرج در بند ر10ب3)؛
پ. بدهیهای مالی غیرجاری (به غیر از مالیات و انتقالات پرداختنی و پرداختنیهای مربوط به عملیات مبادلهای و ذخایر) مندرج در بند ر10ب4)؛
ت. هزینه استهلاک؛
ث. درآمد مالی؛
ج. هزینه مالی؛ و
چ. هزینه مالیات بر درآمد.
ر12. اطلاعات مالی خلاصهشده ارائهشده طبق بندهای ر10 و ر11، باید مبالغ مندرج در صورتهای مالی مشارکت خاص یا واحد وابسته تهیه شده طبق استانداردهای حسابداری بخش عمومی باشد (و سهم واحد گزارشگر از آن مبالغ نیست). اگر واحد گزارشگر منافع خود در مشارکت خاص یا واحد وابسته را با استفاده از روش ارزش ویژه به حساب منظور کند:
الف. مبالغ مندرج در صورتهای مالی مشارکت خاص یا واحد وابسته تهیه شده طبق استانداردهای حسابداری بخش عمومی، باید به منظور انعکاس تعدیلات انجامشده توسط واحد گزارشگر در زمان استفاده از روش ارزش ویژه، مانند تعدیل ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل و تعدیل ناشی از تفاوت در رویههای حسابداری، تعدیل شود.
ب. واحد گزارشگر باید صورت تطبیق اطلاعات مالی خلاصهشده با مبلغ دفتری منافع خود در مشارکت خاص و واحد وابسته را ارائه کند.
ر13. در صورتی که مشارکت خاص یا واحد وابسته، صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابداری بخش عمومی تهیه نکند و تهیه صورتهای مالی مزبور بر آن اساس، غیرعملی باشد یا منجر به مخارج غیرضروری شود، واحد گزارشگر میتواند اطلاعات مالی خلاصهشده طبق بندهای ر10 و ر11 را بر مبنای صورتهای مالی مشارکت خاص یا واحد وابسته ارائه کند. در این صورت، واحد گزارشگر باید مبنای تهیه اطلاعات مالی خلاصهشده را افشا کند.
ر14. واحد گزارشگر باید مبلغ دفتری منافع خود در تمام مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته را که به تنهایی بیاهمیت هستند ، به صورت مجموع افشا کند. همچنین، واحد گزارشگر باید کل مبلغ سهم خود از موارد زیر در آن مشارکتهای خاص یا واحدهای وابسته را جداگانه افشا نماید:
الف. درآمد عملیاتی؛
ب. هزینه مالیات؛
پ . سود قبل از کسر مالیات؛
ت. سود یا زیان حاصل از واگذاری داراییها یا تسویه بدهیهای مربوط به عملیات متوقفشده قبل از کسر مالیات؛ و
ث . سود یا زیان دوره.
واحد گزارشگر، موارد افشای مربوط به مشارکتهای خاص و واحدهای وابسته را بهطور جداگانه ارائه میکند.
تعهدات مرتبط با مشارکتهای خاص (بند 24الف)
ر15. واحد گزارشگر باید تمام تعهدات ایجادشده شناسایینشده در تاریخ گزارشگری را که با منافع آن در مشارکت خاص مرتبط است (شامل سهم از تعهداتی که بهطور مشترک با دیگر سرمایهگذاران دارای کنترل مشترک بر مشارکت خاص ایجاد شده است)، افشا کند. این تعهدات شامل مواردی است که ممکن است موجب جریان آتی خروج نقد یا دیگر منابع شوند.
ر16. تعهدات شناسایینشده که ممکن است موجب جریان آتی خروج نقد یا دیگر منابع شوند، شامل موارد زیر است:
الف. تعهدات شناسایینشده برای تأمین وجوه یا منابع، برای مثال، در نتیجه:
1. موافقتنامه تأسیس یا تحصیل یک مشارکت خاص (که برای مثال، واحد گزارشگر را ملزم به تأمین وجوه در دوره زمانی مشخصی میکند).
2. پروژههای سرمایهای که مشارکت خاص عهدهدار شده است.
3. تعهدات خرید غیرمشروط، شامل خرید تجهیزات، موجودیها یا خدماتی که واحد گزارشگر متعهد به خرید آنها از مشارکت خاص یا از طرف مشارکت خاص است.
4. تعهدات شناسایینشده برای تأمین وامها یا دیگر حمایتهای مالی برای یک مشارکت خاص.
5. تعهدات شناسایینشده برای اعطای امکانات به یک مشارکت خاص، مانند داراییها یا خدمات.
6. سایر تعهدات شناسایینشده غیر قابل فسخ مرتبط با یک مشارکت خاص.
ب. تعهدات شناسایینشده برای تحصیل منافع مالکیت (یا بخشی از آن منافع مالکیت) طرف دیگر در یک مشارکت خاص، مشروط به وقوع یا عدم وقوع رویدادی معین در آینده.
ر17. الزامات و نمونههای مندرج در بندهای ر15 و ر16، برخی انواع الزامات افشا طبق بند 19 استاندارد حسابداری بخش عمومی 11 با عنوان افشای اطلاعات اشخاص وابسته را تشریح میکند.
منافع در واحدهای ساختاریافته تلفیقنشده (بندهای 25 تا 32)
واحدهای ساختاریافته
ر18. واحد ساختاریافته، واحدی است که بهگونهای سازماندهی شده است که روشهای معمول کنترل یک واحد، عامل اصلی در تعیین کنترلکننده آن واحد نیست. واحد ساختاریافته در مورد واحدهایی مانند وزارتخانهها یا سازمانها که معمولاً عامل اصلی تعیین کنترلکننده یک واحد، ضوابط مربوط به نحوه اداره یا ضوابط قانونی است، واحدی است که به گونهای سازماندهی شده است که ضوابط مربوط به نحوه اداره یا ضوابط قانونی عامل اصلی در تعیین کنترل کننده آن واحد نیست.
واحد ساختاریافته در مورد واحدهایی که معمولاً عامل اصلی تعیین کنترلکننده یک واحد، حق رأی یا حقوق مشابه است (که ممکن است واحدهایی با هدف کسب سود باشند)، واحدی است که به گونهای سازماندهی شده است که حق رأی یا حقوق مشابه عامل اصلی در تعیین کنترلکننده آن واحد نیست. اگرچه توافقهای الزامآور اغلب بین واحدهای بخش عمومی رخ می دهد، اما معمولاً عامل اصلی تعیین کنترلکننده یک واحد نیست.
بنابراین استفاده از توافقهای الزامآور برای تعیین فعالیتهای مربوط یک واحد ممکن است نشان دهنده وجود یک واحد ساختاریافته باشد. با توجه به شرایط، یک واحد ساختاریافته میتواند (الف) واحدی باشد که بیشتر فعالیتهای آن از پیش تعیین شده و دامنه فعالیتهای مربوط آن محدود است اما از طریق توافقهای الزامآور هدایت میشوند، یا (ب) واحدی باشد که هر گونه حق رأی تنها در ارتباط با وظایف اداری است و فعالیتهای مربوط از طریق توافقهای الزامآور هدایت میشود.
ر19. یک واحد ساختاریافته، اغلب تمام یا برخی از ویژگیهای زیر را دارد:
الف. فعالیتهای محدود.
ب. هدف محدود که به خوبی تعریف شده است، مانند انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه، فراهم کردن منبع سرمایه یا تأمین مالی برای یک واحد یا فراهم کردن فرصتهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران از طریق انتقال ریسکها و مزایای مرتبط با داراییهای واحد ساختاریافته به سرمایهگذاران.
پ. کافی نبودن ارزش خالص به نحوی که به واحد ساختاریافته اجازه تأمین مالی فعالیتها بدون حمایت مالی تبعی را نمیدهد.
ت. تأمین مالی برای سرمایهگذاران به شکلی که چند ابزار به صورت قراردادی با یکدیگر ارتباط دارند و تمرکز ریسک اعتباری یا سایر ریسکها را ایجاد میکنند.
ر20. نمونههایی از واحدهای ساختاریافته به شرح زیر است، اما محدود به این موارد نیست:
الف. مشارکت بین یک واحد دولتی و یک واحد بخش خصوصی که مشارکت خاص محسوب نمیشود و براساس توافق الزامآور ایجاد و هدایت میشود.
ب. واسطههای تأمین مالی.
پ. تأمینکنندگان مالی به پشتوانه دارایی.
ت. برخی صندوقهای سرمایهگذاری.
ر21. صرف این واقعیت که دولت منابع مالی واحد دیگر را تأمین میکند، آن واحد یک واحد ساختاریافته محسوب نمیشود. همچنین واحدی را که از طریق حق رأی کنترل میشود، به سهولت نمیتوان به دلیل این که برای مثال، پس از تجدید ساختار، تأمین مالی این واحدها توسط اشخاص ثالث صورت میگیرد، واحد ساختاریافته تلقی کرد.
ماهیت ریسکهای ناشی از منافع در واحدهای ساختار یافته تلفیقنشده (بندهای 30 تا 32)
ر22. افزون بر اطلاعات الزامی طبق بندهای 31 تا 33، واحد گزارشگر باید اطلاعات دیگری را به منظور مطابقت با هدف بند 25ب افشا کند.
ر23. نمونه اطلاعاتی که بسته به موقعیت، ممکن است به ارزیابی ریسکهایی مربوط باشد که واحد گزارشگر هنگام برخورداری از منافع در یک واحد ساختاریافته تلفیقنشده در معرض آنها قرار میگیرد، به شرح زیر است:
الف. شرایط یک توافق که واحد گزارشگر را ملزم به انجام حمایت مالی از واحد ساختاریافته تلفیقنشده میکند (برای مثال، توافقهای نقدشوندگی یا تعیین رتبه اعتباری مرتبط با تعهدات خرید داراییهای واحد ساختاریافته یا انجام حمایت مالی از آن)، شامل موارد زیر است:
1. شرحی از رویدادها یا شرایطی که میتواند واحد گزارشگر را در معرض زیان قرار دهد.
2. اینکه شرایطی وجود دارد که تعهد را محدود میکند.
3. اینکه اشخاص دیگری برای انجام حمایت مالی وجود دارند یا خیر، و در صورت وجود،
تعهدات واحد گزارشگر در مقایسه با تعهدات آن اشخاص چگونه رتبهبندی میشود.
ب. زیانهای تحملشده توسط واحد گزارشگر طی دوره گزارشگری مرتبط با منافع آن در واحد ساختاریافته تلفیقنشده.
پ. انواع در آمدهایی که واحد گزارشگر طی دوره گزارشگری به واسطه منافع خود در واحد ساختاریافته تلفیقنشده دریافت میکند.
ت. اینکه واحد گزارشگر ملزم به جذب زیانهای واحد ساختاریافته تلفیقنشده، پیش از سایر طرفها میباشد یا خیر، حداکثر میزان این زیانها برای واحد گزارشگر، و (در صورت مربوط بودن) مبالغ زیانهای بالقوه تحملشده توسط اشخاصی که منافع آنها، نسبت به منافع واحد گزارشگر در واحد ساختاریافته تلفیقنشده، در جایگاه پایینتری قرار دارد.
ث. اطلاعاتی درباره توافقهای نقدشوندگی، تضمینها یا سایر تعهدات به اشخاص ثالث که ممکن است ارزش منصفانه یا ریسک منافع واحد گزارشگر در واحد ساختاریافته تلفیقنشده را تحت تأثیر قرار دهد.
ج. مشکلاتی که واحد ساختاریافته تلفیقنشده در تأمین مالی فعالیتهای خود طی دوره گزارشگری با آن مواجه بوده است.
چ. در ارتباط با تأمین مالی یک واحد ساختاریافته تلفیقنشده، شکلهای تأمین مالی (برای مثال، اوراق بهادار تجاری یا اسناد میانمدت) و میانگین موزون عمر آنها. در صورتی که واحد ساختاریافته از داراییهای بلندمدتی برخوردار باشد که از طریق تأمین مالی کوتاهمدت تأمین مالی شدهاند، این اطلاعات میتواند شامل تحلیل سررسید داراییها و تأمین مالی واحد ساختاریافته تلفیقنشده باشد.